از میان قدحیات :
ماه پیش تو خجالت می کشد ماهی کند
ماه رویت بر تمام ماه ها شاهی کند
قدح
از میان قدحیات :
ماه پیش تو خجالت می کشد ماهی کند
ماه رویت بر تمام ماه ها شاهی کند
قدح
از میان قدحیات :
ای که بر فُطرُس نظر کردی و بال و پر گرفت
یک نظر هم بر من بی بال و پر کن یاحسین
( قدح )
از میان قدحیات :
در قلب من کسی به تو همتا نمی شود ...
این سینه غیر عشق تو را جا نمی شود !
(قدح)
آن که دریابد چه می گویم کجاست ؟
آشنایی با زبان بی زبانان چو ما دشوار نیست ...
(فریدون مشیری)
نمیدونم چرا گاهی نمیتونیم حرفامونو به دیگران بفهمونیم ...
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
(فاضل نظری)
سلام :)
نمیخواستم در این باره چیزی بنویسم ...
چون بلاگر برتر شدن اگرچه شیرینه ولی واقعاً زیاد اهمیت نداره ... (اونم چهلمین وبلاگ !!!!! )
از طرفی "قدح" کلاً دو ماهه که اومده و هنوز راه درازی رو در پیش داره ... ما کجا و بلاگر برتری کجا ؟؟
اما از روز گذشته که فهرست وب های برتر رو اعلام کردن ، دوستان با پیام های پر از محبتشون حسابی منو شرمنده کردن ...
گفتم اگه رسماً تشکر نکنم خوب نباشه ! از همتون ممنونم دوستان عزیزم .ضمناً به تمام دوستانم که در این فهرست هستند ، صمیمانه تبریک عرض میکنم و براشون آرزوی موفقیت های روز افزون در تمام مراحل زندگیشون دارم :) ان شاءالله
از همه دوستانی که در این دو ماه همراهم بودند بی نهایت سپاسگزارم .
ماه فروماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
(سعدی)
عیدتان مبارک
خورشید در غل و زنجیر ...
دست از خدای خویش گویی شسته بودند
خورشید را بین سلاسل بسته بودند
در شامگاه ظلم و بیداد زمانه
میخورد بر شمس وجودش تازیانه
هر لحظه در زندان فقط یاد خدا بود
راضی به تقدیر خدا و هر بلا بود
با اینکه در قید غل و زنجیرها بود
آرام بود و بر لبش ذکر خدا بود
وقتی به تنگ آمد ز جور چرخ گردون
میگفت خَلّصنی خدا من سِجن هارون
مسموم زهر کینه شد موسی بن جعفر
آن یوسف زندانی زهرای اطهر
میسوخت از زهر و به یاد کربلا بود
ذکر لبش معصومه و جانم رضا بود
با زهر کینه حضرتش حاجت روا شد
جان داد و اینگونه از آن زندان رها شد
(قدح)
آرزو را پیش رویت چون سرابی ساختی
چون نجستی آرزو را ، عمر خود را باختی ...
(قدح)
بعضی هامون خیلی خیال پردازیم ...
خیال پردازی و داشتن آرزهای دور و دراز و دست نیافتنی ، باعث میشه آدم خیلی از فرصت ها و موقعیت ها رو از دست بده ...
حضرت علی علیه السلام : اى مردم! بدانید که ترسناک ترین چیزى که از آن بر شما خائفم، دو چیز است:
پیروى از هوا و هوس و آرزوهاى طولانى.
- پیروى از هوا و هوس، انسان را از حق باز مى دارد .
- و آرزوهاى طولانى آخرت را به دست فراموشى مى سپارد .
خطبه 42 نهج البلاغه
20 فروردین ماه ، سالروز شهادت هنرمند متعهد و سید شهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی(1372ش)
21 فروردین ماه ، سالروز شهادت امیرسپهبد صیادشیرازی به دست منافقان(1378ش)
در بهاران شهر ما یاد زمستان کرده است ...
جایِ گرما، میل برف و میل باران کرده است
تا لباس گرم و شوفاژ و بخاری جمع شد
سوز سرما سرخوشان را ، زار و نالان کرده است
(قدح)
هوای شهر ما بارانی و کمی سرد شده ...
اگرچه سرمای بهاری همه رو غافلگیر کرده ولی هوای قشنگیه ... خدا رو شکر ...
عشق از سرای این دل من پا نمیشود
مجنون دلش
بجز سوی لیلا نمیشود
بالای تخت
یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود
(رضا جعفری)
اللهم عجل لولیک الفرج ...
به مناسبت سالگرد درگذشت پروین اعتصامی
این شعر ایشان ، روی سنگ مزارشان حک شده :
اختر چرخ ادب ...
اینکه خاک سیهش بالین است / اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید / هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز / سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند / دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست / سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد / هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی / آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد / چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند / چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن / دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه / خاطری را سبب تسکین است
(پروین اعتصامی)
گفتی قدح شَوی ، که سرت گرم میشود !
این پُست ها برای تو مرهم نمی شود ...
قدح
سیزدهم فروردین امسال در تقویم دو تا مناسبت داره ...
دو تا قدح تقدیمتون میشه :
سیزده را همه عالم بدر امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم
تا بدیوار و درش تازه کنم عهـد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم
شهریار
لطفاً قدح چهل و دوم را هم اینجا بخوانید
خواهی ار عزت سرشار بگو یا زینب
بنما عشق خود اظهار بگو یا زینب
چاره مشکل خود را چو ز مهدی پرسی
گوید آن رهبر احرار بگو یا زینب
نام او میکند اعجاز به عباس قسم
عاشق نام علمدار بگو یا زینب
دشمن از این همه شور و هیجان می ترسد
خصم بیگانه شود خار بگو بگو یا زینب
باز بر داعش بی رحم بزن تو دهنی
شیعه حیدر کرار بگو بگو یا زینب
(شاعر ناشناس)
نثار روح شهدای مدافع حرم صلوات
بَه چه مولودی رسیده ، اول فصل بهار
ساقی کوثر رسیده ، خوش به حالت روزگار
من چه گویم از کمالش ، چون خدا فرموده است :
" لا فتـــی الا علـــی لا ســـیف الا ذوالفقـــار "
دوستان عزیز بعد از خودن این شعر ، سروده دیگر بنده برای پدر رو
در اینجا بخونین :)
روی ماهت همچنان قرص قمر
سایه ی لطفت چنان تاجی به سر
کوچکم ، اما بزرگی میکنم
قطره ای هستم به دریای پدر
با تو از طوفان نباشد باک من
در پناهت کردم از غمها گذر
گر نبودی ریشه ام سوزانده بود
آتش سختی ، چنان نار سَقَر
ای به دوشت ثقل درد و داغ ها
ای وجودت شام غمها را سحر
خوب میدانم گه گاهی میزنم
بر دل پاک و رئوف تو شرر
باز با این حال لبخندم زنی
کُشته ای ما را تو با صبرت پدر
سایه لطفت همیشه پایدار
زنده باشی تا ابد ، نور بصر
از خدا خواهم که باشم بعد از این
پاسدار حرمت و شأن پدر
فرصتی شد تا که تقدیمت کنم
هدیه ی ناقابلی روز پدر
این کم ما را به لطفت کن قبول
دستمان خالیست ای والا گهر
واقعاً برای جبران زحمات پدر و مادر دستمان خالیست ...
درود بر تمام پدران و مادران عزیز ...
ارواح والدین اسیر خاک هم الساعه مهمان خوان پر نعمت
مولا امیرالمومنین (علیه السلام) ان شاءالله
5 سال گذشته