روی ماهت همچنان قرص قمر
سایه ی لطفت چنان تاجی به سر
کوچکم ، اما بزرگی میکنم
قطره ای هستم به دریای پدر
با تو از طوفان نباشد باک من
در پناهت کردم از غمها گذر
گر نبودی ریشه ام سوزانده بود
آتش سختی ، چنان نار سَقَر
ای به دوشت ثقل درد و داغ ها
ای وجودت شام غمها را سحر
خوب میدانم گه گاهی میزنم
بر دل پاک و رئوف تو شرر
باز با این حال لبخندم زنی
کُشته ای ما را تو با صبرت پدر
سایه لطفت همیشه پایدار
زنده باشی تا ابد ، نور بصر
از خدا خواهم که باشم بعد از این
پاسدار حرمت و شأن پدر
فرصتی شد تا که تقدیمت کنم
هدیه ی ناقابلی روز پدر
این کم ما را به لطفت کن قبول
دستمان خالیست ای والا گهر
واقعاً برای جبران زحمات پدر و مادر دستمان خالیست ...
درود بر تمام پدران و مادران عزیز ...
ارواح والدین اسیر خاک هم الساعه مهمان خوان پر نعمت
مولا امیرالمومنین (علیه السلام) ان شاءالله