درس عبرت ... ( قدح و پیل تن ) همه بخوانید و پند گیرید☝️



سلام دوستان :)

آماده شدم که برم سر کار

سوار ماشین شدم و مجبور شدم برای ورود به خیابان اصلی دنده عقب برم ...

یه دفعه دیدم " پیل تن" داره از عرض خیابان رد میشه

( پیل تن یکی از دوستان و بچه محل های خیلی خوب منه ولی خیلی لاغره و ضعیفه منم به شوخی بهش میگم پیل تن .:)

اومدم اذیتش کنم و با سرعت برم سمتش تا بترسونمش که یهو ...

بقیه ماجرا رو بصورت شعر بخونید :


نمودم زین ، چو رَخش صف شکن را

عقب راندم ، من آن اسب کهن را


چو پا روی پدال گاز بردم ...

میان راه ، دیدم "پیل تن" را


مسلط گشت اهریمن به فکرم ...

که جانش را بگیر ، این بد بدن را


به شوخی حمله ور شد رَخش سویش

فراری داد ، آهوی خُتن را


 به تعقیب جوان مشغول بودم

مشوّش کرد ذهن و هوش من را


شدم از عابران غافل ، به ناگه

ندیدم پشت فرمان پیرزن را ...


خدا یارم شد و غفلت نکردم ...

عزادارش کنم ، یک انجمن را


نهیبی زد مرا وجدان ، کجایی ؟؟؟

به گوش آویز ، اینک این سخن را


چرا راننده ای سر به هوایی ؟؟؟

نیاموزی چرا تو ، فوت و فن را ؟


ندیدی زیر پایت ، یاسمن را ؟؟

لگد کردی به زیر پا ، چمن را !!!؟


مَکَن چاهی برای پیل تن ها ...

که گیرد چاه خود ، آن چاه کن را


همان طور که پیل تن داشت به چهره ی متفکر من میخندید ، در این اندیشه بودم اگر بلایی سر پیرزن بیچاره آمده بود چه می شد ...؟


+ در پاسخ به سوال یکی از دوستان ، اشعار قبلی قدح رو در اینجا بخونین .


  • جناب قدح

قدح ghadah.blog.ir

در دیر مغان آمد ، یارم قدحی در دست - مست از می و میخواران از "نرگس" مستش مست

شعرواره های قدح
Designed By Erfan Powered by Bayan